loading...
بهترین سایت عاشقانه،سرگرمی و تفریحی لاهیجان
MilaD بازدید : 333 نظرات (0)

آخه من یه دخترم!

داستان قشنگیه

آخه من یه دخترم!داستان عاشقانه زیبا

مادرم یک چشم نداشت. در کودکی براثر حادثه یک چشمش را ازدست داده بود. من کلاس سوم دبستان بودم و برادرم کلاس اول. برای من آنقدر قیافه مامان عادی شده بود که در نقاشی‌هایم هم متوجه نقص عضو او نمی‌شدم و همیشه او را با دو چشم نقاشی می‌کردم. فقط در اتوبوس یا خیابان وقتی بچه‌ها و مادر و پدرشان با تعجب به مامان نگاه می‌کردند و پدر و مادرها که سعی می‌کردند سوال بچه خود را به نحویکه مامان متوجه یا ناراحت نشود، جواب بدهند، متوجه این موضوع می ‌شدم و گهگاه یادم می‌افتاد که مامان یک چشم ندارد.

یک روز برادرم از مدرسه آمد و....


ادامه آخه من یه دخترم !!!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 294
  • کل نظرات : 200
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 76
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 160
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 297
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,370
  • بازدید ماه : 4,028
  • بازدید سال : 30,022
  • بازدید کلی : 598,553
  • کدهای اختصاصی